مرواریدهای سفید آنیسا
چند روزی بود که دختر کوچولوی من خیلی بداخلاق شده بود و بی تابی می کرد طوری که پریروز وقتی رفته بودیم خونه ی عمو سیامک و زن عمو بهاره اونجاهم کلی بداخلاقی و لجبازی می کرد البته حدس می زدم که داره دندون در میاره تا اینکه دیشب بابا مهدی دهن آنیسا رو باز کرد و دیدیم که سه تا مروارید سفید دیگه تو دهن آنیسا جون جوونه زده. مبارکه دخترکم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی